زمزمه سرقت بخشی از گنجینه رامهرمز همان روزهای نخست از سوی اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری رامهرمز و سازمان میراث فرهنگی تکذیب شد. مشاهدات مردم محلی آن روزها مدعی بود که بخشی زیادی از اشیاء تاریخی گنجینه رامهرمز پیش از حضور نیروی انتظامی به سرقت رفته است، اما این مسئله از سوی بسیاری از مسئولان شهری تکذیب شد. کشف گنجینه رامهرمز در نوع خود اتفاق بینظیری بود و خبر آن به سرعت در سراسر خوزستان طنین انداخت.
خوزستان از نظر حفاریها غیرمجاز رکوردگنج دار استانهای کشور است، بنابراین نیروهای حراست این یگان افزایش یافت. از سویی «صادق محمدی»، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خوزستان تمامی مدیران و کارشناسان خود را ممنوعالمصاحبه کرد.
اما ممنوع المصاحبه شدن کارشناسان سازمان میراث فرهنگی در دروازه را نبست و حتی شایعات از میان مردم به داخل جلسات رسمی مسئولان شهری کشیده شد. همگی میخواستند تعداد دقیق گنجینه رامهرمز که مطالعات«آرمان شیشه گر» باستانشناس سازمان میراث فرهنگی نشان میدهد متعلق به دو زن از نزدیکان پادشاه ایلامی نو یعنی «فرزند این دد» است چقدر است.
اما به یکباره همه درها روی خبرنگاران واصحاب جراید بسته شده و حتی آرمان شیشه گر آخرین نفری که میتوانست دقیقتر اطلاعات را در اختیار افکار عمومی قرار دهد،ممنوع المصاحبه شد و به مرور زمان کم کم رامهرمز و گنجینه افسانه اش را در ذهن افکار عمومی و اصحاب رسانه کم رنگ کرد.
نامهای سرگشاده از سوی حاکم ایلامی
اما پس از مدتها، نامه و فیلمی حاوی سه قسمت به انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان (تاریانا) میرسد که به نگرانیهای گذشته دوستداران میراث فرهنگی و افکار عمومی دامن میزند.
مجتبی گهستونی، مسئول انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان(تاریانا) در گفتوگو با همشهری گفت:«این فیلم و نامه که حاوی مطالب مهمی است و نیاز به بررسی کافی دارد، چندی پیش به دفتر انجمن ارسال شد.»
همچنین این فیلم که بخشهایی از آن توسط خبرنگار همهشری مشاهده شده، از سه قسمت تشکیل میشود.
در فیلم، تصاویری از اشیای باستانی به چشم میخورد که در دست افرادی که چهره آنها قابل مشاهده نیست، رد و بدل میشود.
به گفته گهستونی به همراه فیلم، نامهای به انجمن ارسال شده که به امضا جمعی از حزبالله شهرستان رامهرمز رسیده است.
نویسندگان در این نامه آورده اند: « آنچه نوشته شده در راستای انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر است و مواردی که خدمتتان عرض میشود با اطمینان خاطر نقل میشود تا انشاءالله در محضر الهی و پیشگاه باری تعالی و ائمه اطهار و شهدای اسلام شرمنده نباشیم.»
امضاءکنندگان این نامه در بخش دیگری از نامه خود یاد آور شده اند:« ما این متن را بدون تحقیق و تفحص ارسال نکردهایم چرا که خود را در پیشگاه خداوند متعال و در روز جزا جواب گو میدانیم. چرا که اقدامات این افراد باعث شده که مردم نسبت به میراث فرهنگی بیاعتماد شده و افراد سود جو و منفعتطلب و متجاوز به بیت المال بیشتر اقدام به تخریب و قاچاق عتیقه کنند.»
به گفته گهستونی نویسنده یا نویسندگان این نامه همچنین مشکلات بهوجود آمده را تنها منحصر به میراث فرهنگی رامهرمز نمیدانند.
آنان در نامه خود متذکر شدهاند که پس از تاسیس اداره میراث فرهنگی در شهرستان رامهرمز امید میرفت که جلوی قاچاقچیان عتیقه جات که متجاوز به بیت المال هستند و ثروت نامشروعی با این کار به دست میآورند گرفته شود اما متأسفانه عملکرد برخی افراد باعث تشدید و تخریب آثار تاریخی و مذهبی شهر شده و حتی اقدام این مخربین را مشروعیت میبخشد و این قاچاقچیان با جسارت و اطمینان خاطر بیشتر به تخریب و حفاری غیرمجاز و سرقت در تلهای قدیمی، تاریخی و بقاع متبرکه دست میزنند.
نویسنده یا نویسندگان این نامه در مصداقهایی که ذکر کردهاند به اسامی افرادی اشاره کردهاند که بنا به مصلحت از ذکر آنها خودداری میشود. در این نامه عنوان شده که یکی از افراد مسئول اجازه تخریب بسیاری از منازل و مغازههای قدیمی را که بسیاری از آنها کاملا سالم بودهاند با دریافت چهار میلیون تومان رشوه صادر کرده است. همچنین اشاره شده است که مجوزهایی برای تخریب آثار تاریخی بقاع متبرکه علمدار، سید محمد، خواجه خضر و... با دریافت پول صادر شده است.
نویسنده یا نویسندگان این نامه در ادامه به تلاش برای آزادسازی دو نفر از کارگرانی که در روستای جوبجی عضو گروه خاص بودند که باز به مصلحت، اسم گروه حذف میشود اقدام به سرقت میکنند اشاره نمودند. جوبجی محوطهای است که در اردیبهشت ماه سال 1386 مقادیر قابل توجهی طلا و دیگر اشیاء قیمتی در آن کشف شد. این کارگران که اقدام به سرقت کرده و حین سرقت دستگیر شدند و با توجه به اینکه درباره آنها استشهاد نامه تهیه شده و تحویل نیروی انتظامی شده بود، اما پس از چندی با تلاش یکی از کسانی که به کرات نام وی در این نامه ذکر شده،آزاد میشوند.
در این نامه تلاش برای جلب رضایت برخی افراد که در دادگاه پرونده دارند، بیتوجهی به گزارشهای مردمی درباره حفاریهای غیرمجاز، خرید اشیاء عتیقه از مردم و روستائیان در رامهرمز و باغملک، تشکیل باند حفاری غیرمجاز اشیاء عتیقه و... به افرادی منتسب شده که نامشان در این نامه ذکر شده است.
کشف نمونهای از سنگ نبشته که ظاهرا بدلی است و در چند ماه پیش از یک خاطی در اهواز به دست آمده موضوع جالبی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
این مسائل انجمن دوستداران میراث فرهنگی را با سؤالات مکرر روبهرو کرده که هیچیک از مسئولان اداره میراث فرهنگی رامهرمز و سازمان میراث فرهنگی خوزستان حاضر به پاسخگویی به آن نیستند. فردین بیگدلی مدتهاست که به سؤال هیچ خبرنگاری پاسخ نمیدهد. «صادق محمدی»، رئیس سازمان میراث فرهنگی تنها در مواردی نادر در مقام تکذیب وارد میشود.
سکوت درباره اتفاقهایی که در این زمینه افتاده هر چند به مطالعات و بررسیهای بیشتری برای مشخص شدن وضعیت از سوی سازمانهای مرتبط از جمله سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، نیروی حفاظت از میراث فرهنگی کشور و نیروی انتظامی نیاز دارد اما به گفته گهستونی مسئول انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان چرا سازمان میراث فرهنگی نسبت به اتفاقهایی که در این محوطهها به وقوع پیوسته سکوت اختیار کرده است:«سؤال دو اینکه اگر چنین آثاری در رامهرمز وجود دارد و یا قاچاق شدهاند چرا درباره آنها اطلاع رسانی صورت نمیگیرد.»چرا با وجود گستردگی حفاریهای غیرمجاز و تعرض به محوطههای باستانی تل برمی، جوبجی،زیره زرد، دا و دختر و... اطلاع رسانی دقیق و به موقع از میزان حفاریها، تعرضات و کشف آثار صورت نمیگیرد تا دوستداران میراث فرهنگی با آگاهی کامل از وضعیتی که این محوطهها با آن مواجه هستند به قضاوت بنشینند.
به گفته گهستونی در این نامه چندین بار نام مدیر اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری رامهرمز ذکر شده و همین مسئله باعث شده تا گهستونی خواستار توضیح از سوی وی شود. بیگدلی همان طور که مدت هاست حاضر نشده به هیچیک از سؤالات خبرنگار همشهری یا هر خبرنگار دیگری پاسخ بدهد هیچ پاسخی برای پرسشهای وی نمیدهد و در برابر اصرار وی اعلام میکند که به دستور رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خوزستان اجازه گفتوگو با هیچ رسانهای را ندارد.
به گفته بیگدلی رئیس سازمان میراث فرهنگی خوزستان بخشنامهای به مسئولین ادارات و معاونین در سطح استان ارسال داشته که انجام هر گفتوگویی از سوی آنها با رسانهها ممنوع بوده و صرفا رئیس سازمان میتواند به انتشار اخبار و مطالب بپردازد. دستور «صادق محمدی» به رویت خبرنگار همشهری رسیده است.با سکوت «فردین بیگدلی» آخرین نفری که میتوانست گره سؤالاتی که این ماجرا را در ذهن دوستداران میراث فرهنگی و برخی از کارشناسان مطلع از این ماجرا بگشاید کور ماند.